۱۲/۲۵/۱۳۸۸

سیریش

 چیز هایی هستن برای ندیدن
یعنی اصلا نباید طرفشون بری که ببینی 
خوندن این طور نیست ، مثل سیگاره ،تو دراز مدت اثر می کنه. باید بهش عادت کنی تا بفهمیش، تا بخوایش
فیلم اما  مثل قلیون یه چیزیه. زود می گیردت و اگه گند باشه ده برابر زود تر به دَرَک می فرستت
و  وقتی چیزی دیدی / دید جدید پیدا کردی/ چیزی رو دونستی که قبلا نمی دونستی ، نمی تونی به عقب برگردی و وانمود کنی او چیزو ندیدی.چون که پس فرستادن اطلاعات ممکن نیست.باز گشت به قبل از دونستن، امکان پذیر نیست
و این دنیا برا این نیست که تو بدونی . قرار نیست حجم وسیعی از اطلاعات بدرد نخور داشته باشی که بعد گم بشی و نفهمی کجای دنیا ایستادی.که مودت رو گم کنی و نتونی تحمل کنی. که فلج بشی
اطلاعات ، برا اینه که بتونی تفاوتی ایجاد کنی.نه این که شاهد منظره ی به فا.ک رفتن زندگی باشی .بدون هر ارائه طریقی . بدون هر دری /دریچه ای/سوراخی به  بیرون.زندگی تماشای منظره ی لجن مال شدن دو آدم وامونده نیست. از "نظاره" کردن دست بکش برادر
به خاطر همون چیزایی که بهشون اعتقاد نداری، تکونی بخور مرد.وامونده نباش. زندگی رو زندگی کن. نه این که این جوری جلو ساختمون -6 بشینی و فکر کنی همه چیز چه قدر بی معنیه مرد!
به همون خدایی که بهش اعتقاد نداری نشون بده تویی که برا سرنوشت خودت تصمیم میگیری.نه قواعد احمقانه بازی اون .نه جبر احمقانه ی " همه چیز نابود می شود "
تکونی بخور مرد
بیا تو بازی

نظرات:
یاد این جمله ی سارتر افتادم:
لعنت خدا هم محاسنی دارد البته اگر به آن عادت کنی....
اما خوب گاهی هم خلسه ی زنده بودن تو آدم نفوذ می کنه اون وقت یه جماعتی شوک لازمه که دست و پای آدم به کار بیافته....
جالب بود به من هم سری بزنید
 
توی بازی اومدن همیشه به یک شجاعت مضاعف احتیاج داره / گاهی تو می تونی فرق قائل شی اما هنوز اونقدر نشدی که بتونی بیای وسط میدون / من لااقل تو اون مرحله هستم هنوز امیدوارم/ یک روزی بتونم از کنار پنجره پاشم و بریم وسط خیابان و بتونم چیزی و عوض که نه حتی شده انتخاب کنم !
 
فران.ک سعی می کنم به خاطر تو ام که شده کمتر جلو ساختمون هشت ولو بشم ولی....
با این:
"به همون خدایی که بهش اعتقاد نداری نشون بده تویی که برا سرنوشت خودت تصمیم میگیری.نه قواعد احمقانه بازی اون .نه جبر احمقانه ی " همه چیز نابود می شود ".
تکونی بخور مرد."
مشکل دارم.معتقدم :
"اختیار سرنوشت رااز بین چندین جبر تقدیر شده برای ما انتخاب می کند."
توضیح خواستی در خدمتم.D:
 
فران.ک سعی می کنم به خاطر تو ام که شده کمتر جلو ساختمون هشت ولو بشم ولی....
با این:
"به همون خدایی که بهش اعتقاد نداری نشون بده تویی که برا سرنوشت خودت تصمیم میگیری.نه قواعد احمقانه بازی اون .نه جبر احمقانه ی " همه چیز نابود می شود ".
تکونی بخور مرد."
مشکل دارم.معتقدم :
"اختیار سرنوشت رااز بین چندین جبر تقدیر شده برای ما انتخاب می کند."
توضیح خواستی در خدمتم.D:
 
این بازی بیرون داره ؟
بازی؟
بیرون ؟
داره ؟
 
آقای نابغه (وودی آلن) یه دیالوگ پر مغزی تو یکی از فیلماشون (امتیاز نهایی) نگاشتند: "ترجیح می دهم خوش شانس باشم تا یک آدم خوب"
جمله ساده ایه ولی جون میده واسه فلسفی بودن:دی
ربطشو به این پستت دقیقا نمی دنم ولی اینو مطمئنم یه ربطایی داره :دی
البته یه رفیقی هم داشتم می گفت زندگی را بمیر!
 
چشم میام
 
سلام.نه بابا .65 داره به عنوان پشه ی خوشبختی مینویسه هنوز.تو لیست ِ پیوندام هست!تازه تو فیس بوکم هست.
 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]