۹/۰۷/۱۳۸۷

وجدان بیدار آقای کاف

مجبور بود...لو ش نداد,فقط ازش دفاع نکرد ؛سکوت کرد...اجازه داد هرچی میخوان در موردش بگن ...ازش خواستن علیه ش شهادت بده ولی نداد ؛فقط کافی بود این کارو بکنه ,اون وقت آینده ی شغلیش  حداقل  تا وقتی اونا سر کار بودن تضمین می شد ...,می تونست این کا رو بکنه ...کافی بود یه بله بگه... ولی این کا رو نکرد...چه طور می تونست ازش دفاع کنه ؟-اون وقت خودشم گیر می افتاد ,اون وقت که دیگه "هیچ"کمکی از دستش بر نمیومد ...مگه دو تا آدم ِ گیر افتاده چی کار می تونن واسه هم بکنن؟چاره ای نداشت جز این که چیزی نگه...                                           

تازه از کجا معلوم واقعا حق با اونا نبوده باشه ؟-هر کسی در شرایط خاص ممکن بود این کار رو بکنه


.


.


.


مرد تمام بقیه ی زندگی با این "فکر" در گیر بود...با این که به دوستش خیانت کرده یا نه ...با این که نا مردی کرده یا نه ...با این که می تونست کار دیگه ای بکنه یا نه...مرد کتابای مهم زیادی در مورد شخصیت انسان ,شرایط و تاثیر اون بر تصمیم گیری های انسان نوشت...در مورد "سبکی و سنگینی"...در مورد آدمی که گیر افتاده...در مورد این که"اگر متهم گردی و طعمه دیگران شوی برخی  محتاطانه وانمود میکنند که هیچ نمیدانند، هیچ نمیشنوند، به طوری که تو خواهی توانست به دیدن آنها و سخن گفتن با آنها ادامه دهی. این گروه دوم که رازدار و آداب دانند، دوستان تو هستند، دوستان به معنی مدرن کلمه."


ولی شبی نبود که به این فکر نکنه که کارش درست بوده یه نه ...کاش دوستش می فهمید که اون موقع کاری از دستش بر نمیومد ...که اون موقع نمیتونست فکر کنه...کاش دوستش بعدا می فهمید که هیچ کاری از دست یه آدمه گیر افتاده بر نمیاد...کاش دنیا می فهمید ...کاش همه می دونستن و بهش حق می دادن ...شاید اون وقت دست از نوشتن ور می داشت ...شاید اون وقت بر می گشت و پیانوش رو میزد...


 


توضیح:هر گونه شباهت به فردی حقیقی کاملا تصادفی بوده و تمام نوشته ی بالا حاصل تخیل نویسنده می باشد!


نظرات:
بابا متخیل!!!!
 
تیکه ای گه نوشتی واسه م دقیقا همون چیزی بود که من گفتم. راتی این بلاگ رولینگ که من باهاش لینک می دوم‘ نمیدونم چشه. حوصله دستکاری تو تنظیمتو هم ندارم‘ حوصله ش که اومد حتما لینک می کنم. مرسی
 
eeeeeeeee!!! chera linke photoblogam ro bardashti??!!?!?! upesh kardam! az in be bad behesh miresam! zud tond sari! dobare linkesh kon ta bishtar az in khashmgin nashodam!;)
aslan khub kardam sost onsori kardam!:D
 
هیچی
نقطه
سر سطر
 
کامنت خصوصی خود را چک کنید لطفا.
 
از بلاگ دوستم دیو آمدم اینجا.
و باید بگویم خوب مینویسید گاهی اوقات.
ولی در اصل باید بگویم Tiny Little People تان سر ساعت چهار یک نفر را در گوشه این دنیا جر داده به چند بخش تقسیم کرد.
مرسی.
 
خصوصی را هم ول کنید باشه برای بعد.
 
خوب بودا... :-؟
 
حتی "کاف"ش هم تخیلی ؟!
 
Az inke be mA sAr zAdy vA pAyAm gozashty mAmnoonam.baz ham be ma sar bezAn.khoshhal mishim.
 
وجدان بیدار ...
بینم این مال الانا نیست که؟
هست که؟
ما که الان از این چیزا نمی بینیم تقریبا
کاش یه جو وجدان مونده باشه ...
کاش...
البته به از شما نباشه
 
zin pas bede blogat o edit konam baad up kon :)
 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]