۷/۱۹/۱۳۸۷

والدین ٍ دیر آموز

نمیدونست اون موقع ها "م" چند سالش بود،فقط این یادش بود که سنش خیلی کم بود.


اون قدر که باباش می گفت :" این حرفا مال این سن نیس. کس ِ دیگه ای واسش لقمه می گیره.بچه تر از اونه که بفهمه چی میگه.


یادت باشه از رو کتاب که زندگی کنی ,خودت که  زندگی نکرده باشی ، حرفات به دهنت لق میزنن ,مضحک و خنده دار به نظر مییان؛اینو همیشه یادت باشه."


 


 یادش مییاد که مامانش بهش می گفت :"بدم مییاد آدم  تو هر کاری انگشت کنه,از این شاخه به اون شاخه بپره.به همه چیز که بخوای  ناخونک بزنی لیستی می شی از کارای نا تموم .آویزون می مونی."


 


والدینش اون موقع ها نمیدونستن "آدم از هر چی بدش مییاد سرش مییاد " یعنی چی؛


فکر میکنه حالا دیگه بدونن   


نظرات:
لینک رو درست کردم!
 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]