۶/۲۲/۱۳۸۷
Smell of a Memory
دوست داره واسته عطرای مختلفو بو کنه بگه این به کی مییاد ,کدوم یاد کی می اندازدش.
واستاده بود جلو ویترین عطر فروشی ,عطرا رو بو می کرد؛صدام زد و گفت :فرانک ببین این بو تو رو یاد کجا میندازه...ابروهامو بالا کشیدم و گفتم: مگه نمیدونی من بو نمیفهمم دختر!گفت : چرا می دونم ولی این این بو خیلی آشناس .بوی خونه ی "ب" اینا رو می ده .
عطر رو نگاه کردم,Boss بود .
"ب" همیشه Boss میزد.7 سال بود که "ب" رو ندیده بود.بوی "ب" و خونشون مال 8 سالگیش بود .خاطره ای که این همه سال ذره ای کم رنگ نشده بود...
اشتراک در پستها [Atom]
ارسال یک نظر